- ۲ نظر
- ۳۰ آبان ۰۰ ، ۲۳:۰۶
زنده یاد بهرام فرهوشی، استاد زبانهای ایرانی و فرهنگ ایران باستان، به سال ۱۳۰۴ در خانوادهای فرهنگمدار زاده شد. وی در دانشگاه سوربن دکتری خویش را در دینها و زبانها و شهرآیینی ایران باستان گرفت و سپس به سوئیس رفت و در دانشگاه برن بر گویشهای ایرانی پژوهید. فره وشی در سال ۱۳۴۱ به ایران بازگشت و در دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران دستیار و سپس جانشین استاد زندهیاد ابراهیم پورداوود شد و بیش از ۲۰ سال به آموزش زبانهای اوستایی، پارسی باستان، پارسیگ، استورههای ایرانی، دبیرههای باستانی، گویششناسی ایرانی و شهرآیینی ایران باستان پرداخت. استاد فرهوشی، سرانجام، در هشتم خردادماه ۱۳۷۱ در ۶۶ سالگی به جهان مینو شتافت.
در زیر گفت وگوی عاطفه گرگین با دکتر بهرام فره وشی پیرامون دبیرهی پارسی را میخوانید که در روزنامه آیندگان (۳۰ مهر ۱۳۴۸) چاپ شده است.
عقیده و ایمان من این است که :
در صورت استقرار صلح و آرامش ممتد در جهان،
نیروی معنوی و فرهنگی ایران , ( که در قرون اخیر در حال سکون بود )خدماتی به علم و فرهنگ دنیا خواهد کرد که لااقل مساوی با خدمات گذشته اش باشد
و فکر میکنم : تمام کسانی که در مغربزمین افتخار آشنایی عمیق با فرهنگ ایرانی را دارند با من همعقیدهاند.
ایران , تانک یا بمب اتمی نساخته ...
ولی وسایلی بهوجود آورده که انسان از زندگانی بهره برگیرد
یعنی هنر و علوم و دانش پزشکی برای آسایش بشر – شعر و نقاشی و موسیقی و تمام آنچه به زندگی ارج میدهد مشروط بر اینکه مردمان با یکدیگر در صلح زیست کنند.
پی نوشت :
در میان مستشرقان جهان، سه خاورشناس انگلیسی یعنی پروفسور براون، پروفسور نیکلسون و پروفسور آربری به ادبیات، فرهنگ و تصوف ایرانی خدمات نمونه و بینظیری کردهاند. کوششها و زحمات خستگیناپذیر این سه دانشمند در اواخر قرن نوزدهم با مطالعات و تحقیقات براون در رشتهی خاورشناسی – که از استادان برجستهی دانشگاه کمبریج بود – آغاز گردید. سپس نیکلسون کار استاد خود را ادامه داد و عاقبت آربری، که شاگرد نیکلسون بود، نتایح زحمات پیشکسوتان خویش را تکمیل کرد.
آثار برجستهی آربری به شرح زیر است:
۱- ترجمهی منتخبی از تذکرةالاولیای عطار.
۲- شیراز: شهر ایرانی اولیاء و شعرا. (جمعآوری مقالاتی چند دربارهی حافظ ، سعدی، ابنخفیف، روزبهان و توضیحاتی دربارهی شیراز)
۳- ترجمهی شکوىالغریب نوشتهی عینالقضات همدانی به اضافهی مقدمه و حواشی.
۴- ترجمهی منتخب کتاب التعرّف لمذهب اهل التصوف نوشتهی ابوبکر کلابادی.
۵- جمعآوری و نگارش کتاب «میراث ایران» که مجموعهای است از مقالات و موضوعات مختلف دربارهی رهاوردهای فرهنگی و تاریخی (مزدایی و اسلامی) ایران.
۶- ترجمهی ۵۰غزل حافظ.
۷- مثنوی معنوی به نثر انگلیسی در دوجلد.
۸- ترجمهی قرآن مجید.
۹- ترجمهی اشعار شعرای صوفی دیگر نظیر مولوی، عطار، بابا طاهر و ابنالفارض.
۱۰- تألیف کتاب «تحقیقی در ادبیات فارسی».
۱۱- چند کتاب درزمینهی معرفی تاریخ و عقاید تصوف، بهخصوص کتاب: Sufism: An Account of the Mystics of Islam این کتاب از آن جهت حائز اهمیت است که در سال۱۹۴۱ چاپ شدهاست و در آن دوران، در مغربزمین اطلاعات جامعی دربارهی تصوف وجود نداشته است. از این رو، این کتاب بهمنزلهی معرفی تصوف به غربیان محسوب میشود.
آربری تا زمان وفات خود، یعنی سال۱۹۶۹میلادی، در دانشگاه کمبریج به کار و خدمت در زمینهی شناخت فرهنگ و تصوف ایران پرداخت. خدمات وی به فرهنگ ایران قابلتقدیر و ستایش است و نام او در جرگهی خدمتگزاران فرهنگوادب ایران جاودانه باقی خواهد ماند.
✍️ اسکندرخان و نوش آفرین ( ۱ )
✍️ مهراب عالی ( ابیات : شادان شهرو )
برای روزگاری طولانی، سرزمین بختیاری پهنه ی وسیعی از خاک غرب و جنوب غرب ایران، شامل بخش هایی از چند استان امروزی از جمله خوزستان، چهارمحال و بختیاری، اصفهان و لرستان را شامل می شد. مرکز حکومت بختیاریان، منطقه چغاخور در استان چهارمحال و بختیاری بود.
در زمان حکومت صفویه به جهت سهولت وصول مالیات از ایل بختیاری، این ایل به دو شاخه هفت لنگ و چهارلنگ تقسیم شد که هر شاخه نیز چند باب داشت...( به ادامه ی مطلب بروید )
وجود فعل مرکّب و تعیین
ملاک هایی روشن برای تشخیص این نوع فعل از گروه های فعلی و افعال ساده یکی از
جنجال برانگیزترین مباحث دستور ؛ بخصوص در سال های اخیر بوده است. نویسنده ضمن
اشاره و پاسخگویی به برخی از شبهات موجود در ماهیت آن، کوشیده است دایره افعال
مرکب فارسی را از آنچه معتقدان عدم گسترش پذیری فعل مرکب بدان قایل اند، وسیع تر
گرداند و با تحلیل ساختار این نوع فعل از دیدگاه معنا وصرف، به شناسایی هر چه
بیشتر این واقعیت زبانی وچگونگی عملکرد آن در زبان مدد رساند.
مقدمه:
✳️ «فعل مرکب به فعلی گفته میشود که از پیوند یک فعل «همکرد» مانند: کردن، کشیدن، دادن، زدن، خوردن، بستن و... با یک اسم یا صفت یا قید و جز آن که «فعلیار» نامیده میشود، پدید میآید که ماحصل ترکیب یک فقرة واژگانی متفاوت با اجزاء ترکیب است که مفهوم فعلی تازهای را در زبان بهوجود میآورد. اینگونه ساختمان فعل که در بعضی زبانهای دیگر نیز مثالهای معدودی دارد، از مختصات زبان فارسی است»...
( به ادامه مطلب بروید )
دکتر : محمد رضا باطنی / زبانشناس
✳️ دربارهً زیبایی، شیرینی، گنجینهً ادبی و دیگر محاسن زبان فارسی سخن بسیار شنیده ایم. اکنون شاید وقت آن رسیده باشد که با واقع بینی به مطالعهً توانایی های زبان فارسی بپردازیم و ببینیم آیا این زبان می تواند جوابگوی نیازهای امروز جامعهً ما باشد؟ آیا در آن کاستی هایی یافت می شود، و اگر یافت می شود چگونه می توان آنها را برطرف ساخت؟
یکی از ویژگی های زبان، زایایی یا خلاقیت آن است. خلاقیت زبان را از جنبه های گوناگون می توان بررسی کرد ( از جنبهً ادبی، نحوی، واژگانی و شاید هم از جنبه های دیگر). بحث ما دراینجا به خلاقیت یا زایایی در واژگان زبان محدود می شود. زایایی واژگانی به اهل زبان امکان می دهد تا همراه با تغییراتی که در جامعهً آنها رخ می دهد واژه های تازه بسازند و کارایی زبان خود را با نیازمندی های خود متناسب گردانند.
✳️ از نظر زبانشناختی،... ( به ادامه مطلب بروید )
«نقش سیاست در ارتباط»(۱) نوشته کلاوس مولر، جامعهشناس امریکایی، یکی از کتابهای ارزندهای است که توفیق مطالعه آن نصیب نویسنده این گفتار شده است. کتاب در چهار فصل تدوین شده است.
✳️ فصل اول «ارتباط تحریفشده» نام دارد و در آن نویسنده نشان میدهد که چگونه بعضی از نظامهای سیاسی با دستکاری کردن و سوءاستفاده از ابزار زبان، مردم خود را فریب میدهند. سه فصل دیگر کتاب به ترتیب «طبقه اجتماعی: تعیین کننده ارتباط سیاسی»، «حفظ وضع موجود» و «بحران در اقتدار دولت» نام دارد. در پایان کتاب نیز نویسنده مطالب خود را در چند صفحه جمعبندی کرده است.
✳️ در این گفتار ما به فصل اول این کتاب «ارتباط تحریفشده»، که با زبان سروکار دارد، توجه داریم. ولی پیش از آنکه از کتاب نمونههایی نقل کنیم باید اندکی توضیح بدهیم که منظور از دستکاری کردن یا سوءاستفاده از ابزار زبان چیست... به ادامه مطلب بروید
مقدمه
در هر زبان بین گفتار و نوشتار تفاوتهایی دیده میشود. چون و چند این تفاوتها در زبانهای گوناگون فرق میکند ولی تفاوت بین گفتار و نوشتار به طور کلی در هر زبانی وجود دارد و دلیل آن هم اینست که نوشتار محافظهکارتر است و پابه پای تحولات گفتار دگرگون نمیشود. این تفاوتها ممکن است مربوط به تلفظ باشد چنانکه ما در فارسی گفتاری میگوییم «میره» / mire / ولی مینویسیم «میرود» / miravad /. یا ممکن است مربوط به کاربرد واژه باشد چنانکه در فارسی گفتاری واژههایی مانند «یالقوز، خیت، چاخان، الم شنگه» را به کار میبریم ولی آنها را نمینویسیم. نیز ممکن است این تفاوتها از نوع دستوری باشد. مثلاً در فارسی گفتاری برای معرفه کردن اسم میتوان واکه / e / را به دنبال اسم اضافه کرد (مانند: کتابه اینجا است) ولی در نوشتار برای معرفه کردن اسم یا آن را بدون هیچگونه علامتی به کار میبریم (مانند: کتاب اینجا است) و یا کلمه «آن» را پیش از آن قرار میدهیم (مانند: آن کتاب اینجا است).
همچنین ممکن است برخی از صورتهای زبان در گفتار وظایفی متفاوت از وظایف خود در نوشتار یا وظایفی علاوه بر آنها به عهده داشته باشند. ما در این مقاله میکوشیم استعمال خاص «که، دیگه (دیگر)، آخه (آخر)، ها» را در فارسی گفتاری بررسی کنیم....( به ادامه مطلب بروید )