الهام و خلاقیت در نویسندگی/ حسن محرابی :
الهام و خلاقیت در نویسندگی :
عدهای از نویسندگان اعتقاد دارند که برخی از علاقهمندان به نویسندگی فکر میکنند؛ باید منتظر یک الهام یا بروز خلاقیت باشند. اما این ایده به طور کلی اشتباه است. اینگونه افراد، میتوانند کل زندگی خود را در انتظار سپری کنند و هیچوقت هم نویسنده نمیشوند. در این خصوص یکی از مشهورترین نمایشنامهنویسان روسی به نام الکساندر استروسکی گفته: «عقیده عمومی بر این است که یک نویسنده و یک شاعر فقط در لحظات الهام و بروز خلاقیت میتوانند کار کنند. اما آیا این دلیل آن است که نویسندگان سالها منتظر شکلگیری این الهام باشند و به چیزی نرسند؟ من فقط به یک چیز اعتقاد دارم، الهام و خلاقیت در طول جریان یک کار سخت حاصل میشود.»
داستایوسکی مطمئن بود که دستیابی به الهام و بروزخلاقیت یک ویژگی طبیعی و ذاتی هر فرد است و هر نویسندهای فقط باید سخت کار کند تا احساس خلاقیت کند.
او مینویسد: «به این روند ( الهام> خلاقیت> نوشتن) به روشی دیگر فکر کنید، به عنوان مثال، کار را شروع کنید و به آن تداوم ببخشید (حتی اگر احساس نمیکنید از الهام خاصی برخوردار هستید) در نهایت امکان بسیاری وجود دارد که در نتیجه کار سخت، الهام و خلاقیت ظاهر شود.
ایوان گونچاروف، داستاننویس روسی قرن نوزدهم، نیز گفته: «شما نمیتوانید خلاقیت را یاد بگیرید. همه سازندگان آثار ادبی روشهای خاص خود را دارند. فقط برخی اوقات میتوان از سبک استاندارد بالا تقلید کرد، اما این هم به تولید اثر ادبی خاصی منجر نمیشود، تقلید در کاری که به خلاقیت حقیقی نیاز دارد، غیرممکن است». لئو تولستوی معتقد است اگر ساده و قابل درک باشید، یعنی خلاقیت را بکار گرفتهاید. اگر خوانندگان شما احساس کنند که شما در مورد چیزی نزدیک به آنها مینویسید، آنها آن را درک میکنند و با آن همراهی میکنند، آنها مقاله شما را تا پایان میخوانند. محصولات عالی هنری فقط به این دلیل عالی هستند که برای همه قابل دسترسی و درک هستند.»
بنابراین سعی کنید در مورد چیزی که واقعاً میدانید به روشی ساده بنویسید و در نظر بگیرید که آیا دیگران نظر شما را درک میکنند یا خیر. در نهایت، مهم این است که سبک و اصول کار خود را توسعه دهید.
نمونهای از نویسندگان خلاق ذاتی، داستایوسکی است. داستایوسکی از خانوادهای اصیل بود به همین جهت در بخشی از جوانی تحت تعلیم و آموزشهای خانوادگی قرار داشت. او برای نویسندگی آموزش ندید؛ او برای تحصیلات هم به یک موسسه مهندسی نظامی رفت و چون مناسبش نبود، به زودی آن موسسه را ترک کرد، ابتدا با ترجمه آثار فرانسوی به روسی؛ به ادبیات روی آورد. در نهایت در سال ۱۸۴۵، در سن ۲۵ سالگی، ترجمه را کنار گذاشت و داستان نوشت. اولین رمانش «مردم فقیر» (یا «بیچارگان») نام داشت که غالباً به عنوان اولین «رمان اجتماعی» روسی توصیف شده است.
نقل از مجله ی فرهنگی هنری بخارا / شماره۱۴۶
- ۰۰/۰۷/۱۵