سیگنال های زنده /شعرسپید/شادان شَهرو:
سوشیال سُروده های سپید
( مَرثیه هایی بر عَصرِ دیجیتال )
شادان شَهرو
سیگنال های زنده
سپیدهای جامه سفیدم
شَبنم هایی هستند ؛ ..
که بر رویِ ( سِرورهای) عَصرِ (دیجیتال)
نشسته اند .
قَطراتی که هر صُبح
پیش از آنکه( توییتر ) طُلوع کُند
غروب می کُنند .
در اُفُقِ رویدادِ "اشعارم"
سَرَک ، اگر که می کِشی
بی "جلیقه یِ نجات" بیا
اینجا
همان جایی ست که
امیدهای_ زنده به گور شُده_ ات
زرتُشت می شوند
و با چهره ی (فیلتر) نشده ات
می توانی
"عکس" بیندازی
و باوَرهای بی باروَر ات را
(دیلیت) کُنی
و بدون (تیک) زدن (کِپچایی)
به تنظیمات کارخانه ات باز گردی
آری ، اینجا قرارگاهِ (سیگنالِ)هایِ زنده است
همان جایی که
کلمات هم
"نبض"شان
( هایلایت ) می زند
می دانم
هیچ (دایرِکتی) ، ..
بویِ کاغذِ "نامه هایِ" قدیمی مان را نمی دهد
پیش از آنکه ؛ ..
( آیکون ها )
احساساتِ تو را به کول بِکشند
و پیش تر از آنکه ؛ ..
(وایفایِ ) جهانی
(فیوزش) بالا بپرد
آیه آیه ،
"آینده ات" را
در "آینه ام"،
مُرور کُن .
سپیدهای من
در هیچ بَندی
تو را
به "بند"
نمی کِشند
"من" ؛ _حافظه یِ مُوقتِ_ " تواَم"
فَراموشم که می کُنی
" سُروده " می شَوم
.
.
.
*نَثرسُروده هایِ شادان شَهرو*
دفتر:( سوشیال سُروده های سِپید )
"مرثیه هایی بر عَصرِ دیجیتال"
هیچ دایرکتی
بوی کاغذ نامه های قدیمی مان را نمی دهد
بسیار عالی استاد گرانقدر
مثل همیشه لذت بردم از سروده ی دلنشین تان
رقص قلمتان جاودان