شادان شهرو بختیاری : shadan blog

شادان بلاگ : *** وبگاه رسمی شادان شهرو بختیاری *** : shadan shahroo bakhtiari

شادان شهرو بختیاری : shadan blog

شادان بلاگ : *** وبگاه رسمی شادان شهرو بختیاری *** : shadan shahroo bakhtiari

شادان شهرو بختیاری : shadan blog

🔰🔰🔰
......................................
💦 شادان شهرو بختیاری💦
......................................
shadanblog74@gmail.com
......................................✍️
نقاشی ها و عکس هایی که
در بالای اشعار استفاده شده
از فضای نت ذخیره و با تصاویر
دیگر تلفیق شده اند . 💦
.....................................

تـا کـَوگ کُنــه رَهـدِنِـته سِیل ، اِبــو مَست :

چهارشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۳:۲۸ ق.ظ

تـا کـَوگ کُنــه رَهـدِنِـته سِیل ،  اِبــو مَست

مَه تا نِیَرِت، مَهوِت اِبو، گَم زَنِه ری شَست


اَفتَوو تُـنِه اَر دی ، اِکَشِه بُـرقـه سَــرِ ریس

اَر حـور نِیَشتِت ، اِکُـنِـت هَلکـِـه مِنِه دَست


غُسلِ تُنه دادِن به مِـنِه چَشمـه یِ خورشیـد

دِر دادِنــه ئی قبــلـه نِبی اِز هـَوَس و قَست


نازی که زِ چَشـمِ تو تُکِستَک ، به لَوُم شعر

وابی وُ مِـنِه چیـلِ همه خُرد و کَلون وَست


بُـم گُن ؛ سیچه دینـدایِ خُـدا شیخ ‌ نَوَستـی؟

تَـرسُـم بِخُـرِه آخِـرِ ئی کیچـه بـه بُـم بَسـت


شـیـری کـه دل آمُـخـتـه ی کُـنـجِ قَـفَس آبـو

جُم نیخُرِه اِز جاس ، اَیَـرهم  قفس اِشکَست


مَندیــرِ تـو هـوشِس به تُنِه ؛ ویـرِ خُدا ، نید

وا ویرِ خُدا ؛ ری به تو ، مندیر تو نَنشَست 



۱_ کبک ، تا راه رفتنت را تماشا می کند مست می شود . ماه ، تا تو را می نگرد حیرانت می شود و شست خودش را گاز می گیرد.


۲_ آفتاب، تو را اگر دید برقع روی صورت اش می کشد ، اگر حور تو را دید ، حلقه در دستت می کند.


۳_ غسل تو را در چشمه ی خورشید داده اند ، تغییر دادن این قبله ( از خورشید به سمت تو ) از روی هوس و از روز عمد نبود.


۴_ نازی که از چشم تو چکه کرد ، به لبم شعر گردید و در دهان کوچک و بزرگ افتاد.


۵_ به من می گویند برای چه دنبال خدای شیخ نیفتادی؟ می ترسم آخر این کوچه به بُن بست بخورد .


۶_ شیری که معتاد کنج قفس گردید ، اگر هم قفس خُرد شد ( شکست)  ، از جایش تکان نمی خورد.


۷_ چشم به راه تو ( منتظر تو ) حواسش به توست ، به یاد خدا نیست . با یاد خدا ، چشم به راه تو ، رو به تو ننشست.  



معنی لغات:


کـَوگ  ... کبک


کُنــه ... می کند


رَهـدِنِـته ... رفتنت را


سِیل ... تماشا  


اِبــو مَست ... مست می شود


مَه ... ماه


تـا نِیَرِت ... تا نگاهت می کند


مَهوِت اِبو ... حیرانت می شود  


گَم زَنِه ... گاز می زند


ری شَست ... روی شست


اَفتَوو ... آفتاب


تُـنِه اَر دی ... تو را اگر دید  


اِکَشِه ... می کِشد 


بُـرقــه ... بُرقع


سَــرِ ریس ... روی صورتش


اَر حــور نِیَشتِت ...اگر حور تو را نگریست  اِکُـنِـت  ... می کندت 


هَلکـِـه ... حلقه


مِنِه دَست ... توی دست


غُسلِ تُنه ... غسل تو را


به مِـنِه ... داخلِ


دِر دادِنــه ... چرخاندنِ ، تغییر دادنِ ، تاب دادن 


ئی قبــلـه ... این قبله


نِبی  ... نبود


اِز هـَوَس و قَست ... از روی هوس و عمد


تُکِستَک ... چکه نمود


به لَـوُم شعر ... به روی لبم شعر


وابی وُ ... گردید و


مِـنِه چیـلِ ... تویِ دهانِ


همه خُرد و کَلون ... همه ی خُرد و کلان 


وَست ... افتاد


بُم گُن ... به من می گویند


سیچه ... برای چه


دیندایِ ... دنبالِ


نَوَستی... نیفتادی


تَـرسُـم ... می ترسم


بِخُـرِه ... بخورد


آخِـرِ ئی کیچـه ... آخر این کوچه


بـه بُـم بَست ... به بُن بَست


دل آمُـخته ی ... معتادِ


آبـو ... بشود


جُم نیخُرِه... تکان نمی خورد


اِز جاس ... از جایش


اَیَر هم ... اگر هم


اِشکَست ... خُرد بشود


مَندیــرِ تو ... چشم به راه تو ، منتظر تو


هوشِس به تُنِه... حواسش به تو است


ویـرِ خُدا ، نید ... به یاد خدا نیست


وا ویرِ خُدا ... با یاد خدا 


ری به تو ... رو به تو 


مندیر تو نَنشَست ... چشم به راه تو ننشست


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
http://www.shereno.com/9986/