داغُمه تازه نکُن کُر , که سَراپــا دَردُم :
داغُمـه تازه نکُـن کُـر , کــــه سَراپــــا دَردُم
دُنگُلـی تی بـه رَهُـم نی کـه بِخا وُرگــردُم
ای دُوَر تـُن بــه خُـدایـــی کـه تیـا کـالـت دا
1- ای پسر , داغم را تازه نکِن که سراپا درد هستم / زیبارویی چشم به راهم نیست که بخواهد برگردم
2- ای دختر , تو را به آن خدایی که چشم های کال به تو داده است / بی معرفتی از توست اگر که مریض و زرد رو شده ام .
3- تا به چشم کال تو سر و کارم افتاده است , هرشب / خواب می بینم, که شب از دیوارت( خانه ات ) بالا رفته ام .
4- دیروز به چغاخور رفتم که از یادم بروی / همه با هم خوشحال بودند و مردم می گشتند
5- هر کس پای چاله ای ( آتشی) , زیبارویی به کنارش داشت / من تنها بودم و مدام حسرت مردم را می خوردم .
6- اگر بخت من نحس هست از آن گله ای ندارم - من از این عشق دیوانه پرورم گله مند هستم .
7- جان شهرو , تو از دست من دامنت را نکش / اگر من پا از عشق تو پس بکشم نامرد هستم .
ترجمه برخی لُغات :
دُنگُلـی = زیبارویی
تی ti =چشم
تی به رَهُم نی = چشم به راهم نیست
که بخا = که بخواهد
وُرگَردُم vorgardom = برگردم, بازگردم
دُوَر dovar =دختر / مخفف آن دُر dorهست . بصورت دهدر dohdar هم در گویش بختیاری بسیار کاربرد دارد /
تُن ton= تو را
کـه تیـا کـالـت دا = که چشمهای کال به تو داد
نافـِرِنگــیِ زِ تُنِه = بی معرفتی از توست
اَر که مِرِنگُــم = اگر که مریضی هستم
زردُم = زرد ( رو) شده ام
مُنی = من هستی
وَستِهvaste=افتاده است
دیفار difar = دیوار
وُرچَردُم vorchardom= بالا رفتم
دوشdosh= دیروز / دو شَو = دیشب /
رَهدُمrahdom= رفتم
ویرُمvirom= خاطرم , یادم
وایَک vayak=باهم
خَشو خُش khashokhosh=خوشحال
همیلا homeyla=نام زیبارویی در اشعار نظامی و داراب افسر
وابیم vabim=شدم
پیاهی piyahi= در اصل به هر آدم سرشناس و متشخصی پیا میگویند . ولی در عرف به هر مردی هم پیا میگویند .
کِلِس keles= کنارش
اَزَو بیم azaw= تنها بودم , مجرد بودم
مُدُم = مُدام
هَرسَتِ harsa= همان حسرت هست . کلمات عربی در گویش بختیاری ها دیگرگون تلفظ می شوند . مثلن به عقل می گویند علق م به شُکر می کویند شُرگ ,
زِس zes=ازش , از آن
کِلو kelo = دیوانه