شادان شهرو بختیاری : shadan blog

شادان بلاگ : *** وبگاه رسمی شادان شهرو بختیاری *** : shadan shahroo bakhtiari

شادان شهرو بختیاری : shadan blog

شادان بلاگ : *** وبگاه رسمی شادان شهرو بختیاری *** : shadan shahroo bakhtiari

شادان شهرو بختیاری : shadan blog

🔰🔰🔰
......................................
💦 شادان شهرو بختیاری💦
......................................
shadanblog74@gmail.com
......................................✍️
نقاشی ها و عکس هایی که
در بالای اشعار استفاده شده
از فضای نت ذخیره و با تصاویر
دیگر تلفیق شده اند . 💦
.....................................

زندگینامه ی اسکندرخان عکاشه بابادی بختیاری :

پنجشنبه, ۱۵ مهر ۱۴۰۰، ۰۳:۵۸ ق.ظ

اسکندر خان از طایفة عکاشه، بابادی باب، شاخة هفت لنگ ایل بختیاری در سال1285ق در موچگان واقع در چهارمحال بختیاری متولد گردید. پدرش حبیب الله خان، فرزند اسدالله خان بابادی عکاشه و مادرش بی بی معصومه دختر جعفرقلی خان بابادی عکاشه بود. جد بزرگ اسکندرخان موسی خان بابادی عکاشه نام داشت. او خان کل طایفه بابادی بود که در سال 1269ق به دستور میرزا تقی خان امیرکبیر، صدراعظم ناصرالدین شاه، در اصفهان به قتل رسید. اسکندرخان از دوران کودکی علاقة بسیاری به کسب دانش و تعلیم و تربیت داشت. بنابراین یکی دو سال را نزد ملا به تحصیل علم گذراند. دوران نوجوانی و جوانی خود را در میان طایفة عکاشه و در مناطقی چون موچگان، گردبیشه و غیره سپری نمود. علاقة بسیاری به همنشینی با اشخاص ادیب و باسواد داشت. در جوانی عاشق دختری قشقایی  از طایفه ایگدر گردید که نوش آفرین نام داشت. اما این عشق شورانگیز منجر به وصلت نگردید و با ناکامی مواجه شد. شکست در وصل به معشوق باعث گردید تا اسکندرخان مجنون وار در غم فراق و هجران معشوق که در این زمان فوت کرده بود، سرودن اشعار عاشقانه را آغاز نماید. ناکامی در این عشق موجب گردید تا چشمه شاعری وی جوشش کرده و دو بیتی های جذاب و شورانگیزی به سبک باباطاهر و فایز دشتستانی از وی به یادگار بماند که به زبان عموم مردم آن روزگار مترنم گردیده بود. طایفة اسکندرخان به حسین قلی خان ایل خانی کل بختیاری وابستگی داشتند و حتی دختر ایلخانی به عقداصلان خان برادر بزرگتر اسکندرخان درآمده بود، اما پس از قتل حسین قلی خان ایل خانی در رجب 1299 به دست شاهزاده ظل السلطان در اصفهان، شرایط و اوضاع دگرگون گردید. رضاقلی خان ایل بیگی برادر کوچکتر ایلخانی، پدر اسکندرخان را مجبور نمود تا دختر ایل خانی را از پسرش طلاق داده و دختر حاجی ایل خانی را به ازدواج درآورد. با این مواصلت خانواده اسکندرخان از این پس به سلک وابستگان اولاد حاجی ایل-خانی درآمدند. با مرگ اصلان خان، اسکندرخان، زن برادر را به عقد خود درآورد و بنابراین خود داماد خوانین جناح حاجی ایل خانی گردید.

اسکندرخان در جوانی جزو سواران بختیاری پارکابی ناصرالدین شاه گردید و برای انجام این مأموریت مدتی را در تهران سپری نمود. او به علت داشتن سواد و معلومات ادبی، تاریخی و قوت بیان، خیلی زود گوی سبقت را از دیگران ربوده و به مجلس خوانین بختیاری راه پیدا کرد. همین خصوصیات و ویژگیهای فردی به همراه جسارت در گفتار و شجاعت در عمل باعث گردید که ارتباط دوستانه و صمیمی با اسفندیار خان سردار اسعد(اول) ایل خان وقت بختیاری برقرار سازد. با مرگ اسفندیارخان، اسکندرخان با جانشین وی محمدحسین خان سپهدار حشر و نشر و وابستگی پیدا نمود و دائماً در رکاب وی مأموریت های مختلف می رفت. با مرگ سپهدار، اسکندرخان به برادر کوچکتر وی به نام نصیرخان سردار جنگ پیوست و در رکاب او در مأموریت های مختلف در خوزستان، بهبهان و کهکیلویه و بویراحمد شرکت نمود. به هنگام به توپ بستن مجلس و آغاز استبداد صغیر محمدعلی شاهی، امیرمفخم و سردار جنگ و دیگر پسران حاجی ایلخانی به تهران رفتند و به محمدعلی شاه مستبد پیوستند. اسکندرخان نیز که وابسته به این خانواده و داماد آنها بود، به ایشان پیوست و لقب « ضیغم نظام» را بنابر تقاضای آنها از محمدعلی شاه بدست آورد. او در جنگ های میان مشروطه خواهان و مستبدان در فتح تهران و سقوط محمدعلی شاه توسط مشروطه خواهان به چهارمحال بختیاری بازگشت.
پس از انتصاب نصیرخان سردار جنگ به حکومت یزد، اسکندرخان نیز به همراه وی رفت و به سمت نایب الحکومة ابرقو منصوب گردید و در برقراری نظم و امنیت آنجا اقداماتی به عمل آورد. او سپس به چهارمحال بختیاری بازگشت. پس از ورود مجدد محمدعلی میرزای مخلوع به کشور و تلاشش برای استرداد تاج و تخت، دولت مشروطه از بختیاری ها کمک خواست و سواران بختیاری عازم تهران شدند. اسکندرخان نیز با چند سوار به حمایت از نظام مشروطیت برخاست و در جنگ های ساوه، اشترینان، قلعه شورجه، همدان و کرمانشاه برضد سالارالدوله، برادر محمدعلی میرزا، رشادت و جنگاوری نمایانی از خود بروز داد.
با شکست سالارالدوله و خروج او و برادرش محمدعلی میرزا از مرزهای ایران، اسکندرخان نیز همراه با بقیه سواران بختیاری به ولایت بازگشت و مدتی بعد طی فرمان احمدشاه قاجار ملقب به « ضیغم الدوله» گردید. او از آن پس در رکاب خوانین جناح حاجی ایلخانی همچون نصیرخان سردار جنگ و پسرش غلامرضاخان سردار بختیار که خواهرزاده اسکندرخان نیز بود، به شهرهای یزد، نائین و اصفهان مأموریت یافت و در جنگ با اشرار معروف اصفهان به نام های رضا جوزدانی و جعفر قلی چرمهینی و سرکوب آنها شرکت نمود. او سپس مأمور نظم و نسق آباده گردیده و پس از آن به حکومت ابرقو منصوب شد. اقدامات اسکندرخان در برقراری نظم و امنیت در ابرقو به گفته خودش موجبات رضایت و خشنودی مردم این شهر از حکومت او را به دنبال داشت. بنابراین به خواست اهالی ابرقو، اسکندرخان یک بار دیگر حاکم ابرقو گردید. این آخرین حکومت و در حقیقت آخرین مأموریت اسکندرخان بود. پس از مدتی استعفا داد و برای همیشه از امور اداری، سیاسی و حکومتی کناره گرفته و خانه نشین گردید. او چند سال بعد در 1347ق در منزل شخصی اش در اصفهان درگذشت و در قبرستان تخت فولاد اصفهان در تکیة میر فندرسکی مدفون گردید.
اسکندرخان عکاشه علاقه و اشتیاق وافری به تاریخ نویسی داشت. بنابراین شرح حال خود و طایفه و اجدادش را نگاشته و به صورت کتابی تحت عنوان« تاریخ ایل بختیاری» درآورد. این کتاب به دو فصل یا قسمت تقسیم می شود. فصل اول تحت عنوان « کشف النسب » شرح و اتفاقات طایفة بابادی عکاشه را از قدیم الایام تا زمان تولد نگارنده در بر می گیرد و قسمت دوم تحت عنوان « کشف الاسرار» شرح احوال و اتفاقاتی که بر مورخ رخ داده است را از بدو تولد تا آخرین سال های زندگی وی را شامل می شود. در مجموع این کتاب به شرح احوال و رویدادها از جمله جنگ و صلح های نویسنده و اجداد و طایفه او می پردازد و به نظر می رسد که نوشته های مورخ خالی از خودستایی و مبالغه نباشد. امیر حسین عکاشه و موسی خان عکاشه پسران اسکندرخان ضیغم الدوله می باشند.


برای خواندن منطومه ی عاشقانه ی ( اسکندر و نوش آفرین) کلیک کنید

منظومه ی اسکندر و نوش آفرین سروده ی شادان شهرو


  • ۰۰/۰۷/۱۵
  • شادان شهرو بختیاری

نظرات (۶)

  • شهرام تیموری
  • باسلام .مایکل از طوایف پردنجان هستیم .اسم یکی از بزرگانمان  یعنی جدمان ا قاسم بوده که اسم پدرش موسی بوده .میخاستم بدانم اد کدوم طایفه هستیم .الان ساکن پردنجان هستیم 

    پاسخ:
    سلام
    پردنجان فارسان بختیاری هستن. ولی اینکه از کدوم تیره و طایفه و باب بختیاری هستن رو نمیدونم . ولی میشه با نگاه کردن به سنگ مزارهای قدیمی به این سوالات پاسخ داد . در گذشته ( قبل از رضاشاه) چون در ایران نام خانوادگی و داشتن شناسنامه رایج نبود ‌ روی سنگ مزارها اسم شخص متوفی و نام پدرش و نام تیره و طایفه ای که به اون تعلق داشت حک می شد . شما باید به سنگ مزارهای قدیمی در پردنجان مراجعه کنید و جواب سوالتون رو پیدا کنید . 
  • شادان شهرو بختیاری
  • پیام های خصوصی دریافت کرده ام که پرسیده اند چرا نام برخی از افراد در این شجرنامه ی دست نویس نیست . باید عرض کنم که این شجره نامه ی دست نوشته را خود حضرات عکاشه نوشته اند . و از سایت قبرستان متبرکه ی تخت فولاد اصفهان دانلود شده است و نوشته ی من نیست . 

  • سیدنقی رستگاری سوق
  • ضمن سلام وعرض ادب درصورت امکان نام فرزندان اسکندرخان عکاشه اعم ازدختروپسرقیدفرمایید،درضمن آیا جناب اسکندرخان عکاشه نسبتی بامهتی خان رستمی (مهدی قلی خان رستمی)ازایل دشمن زیاری کهگیلویه داذند

    پاسخ:
    سلام.
    اسکندرخان عکاشه ۳ پسر داشت به اسمهای:
    ۱_ امیرحسین خان عکاشه
    ۲_ عطاخان
    ۳_ حبیب اله خان

    نوه های اسکندرخان از پسرش امیرحسین خان عکاشه چهار پسر هست به اسم های :
    ۱_ دکتر غلامعلی عکاشه
    ۲_ مهندس اسکندر
    ۳_  بیژن
    ۴_ دکتر گودرز

    نوه های اسکندرخان از پسرش عطاخان ' دو دختر هست به اسم های :
    ۱_ بی بی مینا
    ۲_ بی بی منیژه

    نوه های اسکندرخان از پسرس حبیب اله خان دو پسر هست به اسمهای :
    ۱_ ایرج
    ۲_ نوراله

    معروف ترین نوه ی اسکندرخان ، دکتر غلامعلی عکاشه هست که در تهران ساکن هست و زمان جنگ در جبهه ها مجروحان رو معالجه میکرد و بعد از جنگ هم هر سال مدتی به گردبیشه می آید و بصورت رایگان بیماران را معاینه می کنه . متاسفانه از از اینکه چندتا دختر داشته چیزی نمیدونم . اینکه آیا با مهدی خان رستمی نسبتی داره نمیدونم . خود اسکندرخان از طایفه ی خدری هست . خدری ها بخشی شون وارد بابادی گاشه شدند . بقیه در استانهای دیگه و جزو طوایف و ایلات دیگه قرار گرفتن . بعید میدونم مهدی خان رستمی از خدری ها باشه ولی شاید اگر نسبتی داشته باشه از طریق دخترهای موسی خان( که پدربزرگ اسکندرخان هست ) و یا عموهایش  باشه.

    در همین پست که کامنت گذاشتید شجرنامه نیاکان و اولاد اسکندرخان وجود داره .  
  • سیدنقی رستگاری سوق
  • ضمن سلام وعرض ادب درصورت امکان نام فرزندان اسکندرخان عکاشه اعم ازدختروپسرقیدفرمایید،درضمن آیا جناب اسکندرخان عکاشه نسبتی بامهتی خان رستمی (مهدی قلی خان رستمی)ازایل دشمن زیاری کهگیلویه داذند

    با سلام

    شاخه ای از طایفه ی عکاشه در حدود سال ۱۱۱۲ ه قمری از امام قیس به پردنجان کوچ کردند با القاب دهباش ولی کوچ مخفیانه بوده و تیره ی خود را از مردم مخفی نمودند. بنظر شما قابل جستجو هست که از چه تیره و .... عکاشه بوده اند؟

    هم اکنون بیشتر جمعیت پردنجان در منطقه ی میزدج از همان طایفه اند. 

    مطلبی هست در این مورد کمک کنید. ممنون

    پاسخ:
    درود بر همتبار عزیز
    خیلی خوش آمدید
    در طی دو سه قرن اخیر ایل بابادی به مرور زمان در سردسیر و گرمسیر ساکن شدند . و امروزه تعداد کمی در حال کوچ هستند ‌ آنچه شما به دنبال آن هستید در حوزه ی مردمشناسی مطرح هست . بدون شک پژوهشگرانی از ایل بابادی باید باشند که از نگاه مردمشناسی پراکندگی و محل سکونت تیره های مختلف ایل بابادی و بخصوص بابادی گاشه رو در دستور کار خود قرار داده اند . بنده شخصا اطلاعات زیادی از پراکندگی بابادی گاشه ندارم . تا آنجایی که من اطلاع دارم در بخش گندمان و خانمیرزا و کوهرنگ در چهارمحال و بختیاری پراکندگی تیره های بابادی گاشه رو داریم که در شهرهای مهم استان هم بعضا ساکن هستند . در پردنجان چنانچه اهالی آنجا هنوز نام تیره ی خودشان را به یاد داشته باشند و یا بر روی سنگ مزارهای قدیمی اگر تامل کنند نام تیره و طایفه را پیدا کنند .   مشخص خواهد شد که امروزه کدام نام خانوادگی و کدام فامیل در پردنجان از کدام تیره ی بابادی گاشه می باشند . نان تیره های بابادی گاشه به قرار زیر است ( تیره مُراد _ تیره آلونی - تیره شهرویی _ تیره مویی_ تیره کلا_ تیره کربلایی حسن _ تیره گوشکی_ تیره دینارعالی_ تیره خدر / عکاشه ها از تیره ی خدر هستند / + تیره هایی که به طایفه ی بابادی گاشه ملحق شدند و جزو آن محسوب میشوند شامل تیره جاوی _ تیره میرزاوند _ تیره کاشهویی_ تیره کید _ تیرا وَنکی_ تیره میلاسی  )  پراکندگی و یکجانشینی بابادی ها زیاد بوده و فراتر از استان چهارمحال و بختیاری و خوزستان هست . پژوهشگران این حوزه بهتر می تونن جوابگو باشند . سنگ مزارها در حوزه مردمشناسی ایلی سند معتبر حساب می شود . چون شناسه های ایلی روی آنها درج است و به پژوهشگران خیلی کمک می کند . حتمن از سنگ مزارهای قدیمی قبل از اینکه تخریب بشوند عکس و فیلم تهیه کنید و در اختیار پژوهشگران قرار دهید .   
  • فرزین ضیغم پور نوه اسکندر خان
  • موسی خان فرزند اسکندر خان نیست

    پاسخ:
    درود بر شما جناب ضیغم پور گرامی
    خوش آمدید
    در شجره نامه ی دستنویس اگر دقت بفرمائید ، موسی خان را فرزند اصلان خان قید نموده  نه فرزند برادرش اسکندرخان ، در اصل اصلان خان نام پدربزرگ خودشو که موسی خان هست را برای زنده نگهداشتن نام او روی یکی از پسرانش گذاشته،  
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    http://www.shereno.com/9986/