نام کورش هیچگاه در تاریخ ایران گم نشده است:
مهرداد ایرانمهر :
نام کوروش در تاریخ ایران هیچگاه گم نشده است،
-نام کوروش در استوانهٔ خط میخی اکدی (بابلی نو)، کتیبهٔ بیستون داریوش، سالنامهٔ نبونید و کتیبهٔ کاخ پاسارگاد ثبت شده است.
-در سنگنوشتههای هخامنشی که به خط و زبان پارسی باستان نگاشته شدهاند، به صورت «کورو» یا «کوروش» و در صیغهٔ مضافالیه «کورائوش» خوانده میشد. در نسخهٔ ایلامی سنگنوشتهها «کوراش» و در متون اکدی «کورِش» نوشته شده است. این نام در تورات به صورت «کورُش» و «کورِش» ضبط شده است.
-تواریخ یونانی مانند هرودت، کتزیاس و گزنفون در زبان یونانی آن را «کورُس» میگفتهاند، که همین نام با اندکی اختلاف در روم (اروپا) «سایروس» یا «سیروس» خوانده میشود.
-در اثر موسی خورنی مورخ ارمنی سده ۵ م. آمده، «خداوند یاری کرد که کوروش مادها را براندازد».
-ابن بلخی مورخ قرن ششم میگوید، «کرش (کوروش) که یهودیان را آزاد ساخت و آخرین پادشاه آشور را شکست داد».
-از مورخین سدههای اسلامی، ابوالفرج بن عبری در کتاب مختصر تاریخالدول «کورش الفارسی» و ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نام این شاه را «کورُش»، مسعودی در مروجالذهب «کورُس»، طبری در تاریخ الرسل و الملوک و ابن اثیر در الکامل «کِیرُش» و حمزه اصفهانی نیز در تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیا «کوروش» نوشتهاند. دینوری نیز در داستان بهمن، از «کوروش» نام برده است.
-در سفرنامه پیترو دلاواله (۱۰۲۵ هجری) آمده است، «میگویند آنان (ایرانیان زرتشتی) برای حفظ آتش کماکان به همان طریقی که مغها در زمان کوروش و داریوش عمل میکردند، رفتار میکنند» (صفحه ۷۹).
-در تفسیر قرآن حسینی (مواهب علیه) ملاحسین واعظ کاشفی (۸۹۸ هجری) در باب سوره اسرا آمده، «بختنصر مجوسی را که کاتب سنحاریب (سناخریب) بود ... بر ایشان گماشت تا بیامد و بایشان حرب کرده غالب شد و مسجد ... توریت (تورات) را بسوخت ... بعد از آن کوروش همدانی ... ازین حال خبر یافته...».
-تفسیر سورآبادی معروف به تفسیرالتفاسیر، تفسیری از قرآن و حاصل کار ابوبکر عتیق نیشابوری در قرن پنجم که کهنترین تفسیرهای فارسی قرآن است، در تفسیر آیه ۵ سورهٔ اسرا آورده، «آن بندگانی که خداوند برای مجازات یهودیان بر ایشان گماشت قوم بختالنصر بودند که همگی گَور (گبر، زرتشتی) بودند. خود بختالنصر از فرزندان کیقباد بود و در اصل کیکوروش نام داشت ... بختالنصر یا کیکوروش بعد از سلیمان پادشاه عجم شد و به اورشلیم لشگر کشید ... آنگاه پس از او کوروش همدانی به سلطنت رسید که یهودیان تبعید شده را آزاد کرد».
-در کشف الأسرار و عدة الأبرار تالیف ابوالفضل رشیدالدین میبدی (۵۲۰ قمری) که بر اساس تفسیر خواجه عبدالله انصاری تالیف شده و در بین ترجمهها و تفسیرهای معتبر قرآن به زبان فارسی ارزشی والا و مقامی خاص دارد نیز داستان مرگ کوروش بررسی شده است.
-شیخ ابوالفتوح رازی از مفسران سده ششم، در اثر فارسی خود «روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن» در ترجمهٔ حدیثی از پیامبر اسلام به نقل از حذیفه ابن الیمان (صحابی پیامبر) پیرامون بیتالمقدس و بنیاسرائیل، مینویسد، «…حذیفه گفت، من گفتم: یا رسولالله بیتالمقدس همانا جایى بزرگوار بوده است. [پیامبر] گفت: ... بختنصّر این همه مالها ببرد و به بابل آمد و اسیران بنیاسرائیل را با خود به آنجا برد و ایشان در دست او صد سال بماندند. ایشان را به بندگى مىداشت و بختنصّر و لشکرش گبرکان بودند و در میان این بنیاسرائیل بعضى صالحان و پیغامبرزادگان بودند خداى تعالى بر زبان بعضى پیغامبران امر کرد پادشاهى را از پادشاهان پارس نام او کورش -و او مردى مؤمن بود- که برو و بنىاسرائیل را از دست بختنصّر بستان و حلّى بیتالمقدّس از او بستان و باز جاى بر».
-سمعانی (قرن ششم) در الانساب، شعری عربی را به نقل از یک شاعر ایرانی (وافر) نقل کرده است:
و بیتالمقدس المعمور بیت
ورثناه عن المتقدمینا
بناه کورش البانی المعالی
بامرالله خیر الآمرینا
بیتالمقدس، این خانهٔ آباد را ما از پیشینیان خود به میراث بردهایم. کوروش آن بنیانگذار بزرگواریها به دستور خداوند که بهترین فرماندهان است، آن را بنا نهاد
- ۹۸/۰۳/۲۲