پاسخ:
درود احسان عزیز
خیلی خوش آمدید
هنوز هم دیر نشده . شعر , همون حرف زدن معمولیست . با این تفاوت که مخیل و منظم و ریتمیک بیان میشه . در ابتدا , نیازی نیست حرفاتون مخیل باشه . کاری با وزن عروضی و قافیه نداشته باشید . فقط کافیه که حرف های دلتون رو طوری بیان کنید که روان و خوش آهنگتر از حرف زدن معمولیتون باشه . یعنی از یک نظم موزیکال برخوردار باشه . یعنی با پیش و پس کردن کلمات یک جمله سعی کنیم به جمله یک آهنگ خوشی بدیم .
به این جمله نگاه کنید:
(( تو را در خواب خوش دیدم که کنار من بودی ))
الان کلمات این جمله را طوری پیش و پس می کنیم که موسیقی قشنگتری داشته باشه . به این صورت:
(( دیدم به خواب خوش که تو بودی کنار من ))
الان جمله ی ما دارای ریتم قشنگتری شد . در ابتدا فقط باید با جملات معمولی به همین شکل بازی کنید تا خوب مسلط بشید . بعد سعی کنید دوتا جمله را که با هم ارتباط معنایی دارند را به همین شکل مرتب کنید تا دو تا مصراع داشته باشید که باهم تشکیل یک بیت بدهند . باز هم در این مرجله کاری با عروض و قافیه نداشته باشید . چون شما در اولین مرحله ی ورود به دنیای شعر و شاعری باید در نظم موزیکال مسلط بشید . حالا قافیه نداشته باشه ایراد نداره . حالا وزن دقیقی نداشته باشه ایراد نداره .
همزمان باید اون اشعار از اون شاعرایی که بهشون علاقه دارید رو بخونید . باید شعر زیاد بخونید . زیاد خوندن شعر باعث میشه که ذهن شما بصورت ناخودآگاه با وزن مانوس بشه و و به یک درک اولیه از قافیه برسه .
بعد از اینکه در نظم موزیکال خوب عمب کردید باید وارد وزن عروضی بشید . یعنی باید عروض رو یاد بگیرید . کار عروض این هست که شاعر را وادار میکنه تا ریتم یکسانی به دو مصراعی که شاعر سروده بده .
در ابتدای ورود به نظم عروضی نیازی نیست که حتما مصراع های شما مخیل باشند . یعنی غیر طبیعی جلوه کنند . سعی کنید جملاتتون طبیعی باشه ولی با عروض دارای ریتم یکسان باشند . وقتی اینکار را بکنید در اصل شما وارد دومین مرحله از شاعری شدید که به اون ( نظم سرایی ) میگن .
وقتی در عروض مسلط شدید و وزن را یاد گرفتید و قافیه و ردیف را یاد گرفتید و مسلط شدید وارد فاز بعدی خواهید شد . که شما را رسمآ وارد گود شاعری خواهد کرد . یعنی شاعری فرایندی هست که در این مرحله تازه استارت میخوره . در این فاز , شما باید مخیل حرفاتون رو بزنید . البته نیازی نیست که همه ی ابیات شما مخیل باشند بلکه منظور اینه که در کلیت شعرتون کفه ی تخیل سنگین تر باشه .
در این مرحله شما یک شاعر کلاسیک سرا خواهید بود . ولی , شعر فقط , شعر کلاسیک نیست . شعر کلاسیک دارای اوجی هست که به آن شعر نیمایی می گویند . شعر نیمایی از لحاظ وزن و قافیه و قالب وسیع تر از شعر کلاسیک هست . و شرط ورود به آن تبحر در شعر کلاسیک و قالب های متنوع اون هست . یعنی شما در ابتدا باید در شعر کلاسیک به تجربه و تبحر برسید تا بتوانید وارد فضایی بزرگتر بنام شعر نیمایی بشوید . متاسفانه شناخت از شعر نیمایی در میان اکثریت شاعران حال و حاضر کشور یک شناخت سطحی و حداقلی ست . یعنی آنچه بنام شعر نیمایی دارد عرضه می شود نمی تواند نماینده ی واقعی این سبک خارق العاده باشد . پس ملاکتان را در شعر نیمایی ر وی اشعارنیمایی که دارد عرضه می شود نگذارید .
به هر حال , خواستن توانستن است . بسم الله ...