زندگینامه بی بی مریم بختیاری :
از زنان مبارز عصر مشروطه و جنگ جهانی اول (۱۲۵۱-۱۳۱۶)
قدرت سردار مریم در منطقه به حدی بود که روسها به هنگام فتح اصفهان خصمانه به منزل او تاختند و اثاثیه او را به یغما بردند و کلیه اموال و املاک او را در اصفهان مصادره کردند.
جریان مبارزات سردار مریم بختیاری با انگلیسها در طی قرارداد 1919 و کودتای 1299 همچنان ادامه یافت به طوری که دکتر محمد مصدق حاکم فارس در زمان کودتای 1299 پس از مخالفت و عزل از اصفهان راهی بختیاری شد و مدتها مهمان سردار مریم بود.
سردار مریم بختیاری در سال 1316هـ. ش سه سال پس از شهادت فرزندش علیمردان خان در اصفهان به دستور رضاشاه، زندگی را بدرود گفت.
سردار بی بی مریم بختیاری، از برجسته ترین زنان تاریخ ایران بود که در سال ۱۲۵۱ هـ.ش در سرزمین بختیاری بدنیا آمد. بی بی مریم خواهر سردار اسعد، مادر علیمردان خان و همسر علیقلی خان چهارلنگ بود. پدرش حسینقلی خان، ایلخانی بختیاری و مادرش بی بی فاطمه از طایفه چهارلنگ بود. بی بی مریم در کودکی پدر را از دست داد و زندگی دشواری را گذراند. پدرش در سال ۱۲۹۹ هـ.ق به دست ظل السلطان حاکم اصفهان که از توسعه قدرت ایلخانی بختیاری بیمناک شده بود، کشته شد و بلافاصله برادرانش سردار اسعد و اسفندیار خان نیز زندانی شدند، خانواده اش مغضوب حکومت گردیده و مدت ها آوارگی و سختی کشیدند.
در دوران نوزادی بنابر ملاحظات ایلی و سیاسی (طبق آیین «ناف برون» در بختیاری) وی را نامزد مردی از خوانین کردند که بیست سال از او بزرگتر بود که سرانجام در سن ۱۵ سالگی با وی ازدواج نمود. همسرش علیقلی خان چهارلنگ دارای دو زن دیگر نیز بود اما بی بی مریم به دلیل لیاقت و مدیریت بسیار مورد توجه همسر خود و چهارلنگ ها واقع گردید. اما پس از گذشت چهارسال، همسرش، در توطئه طایفه ای خود را از دست داد. حاصل این ازدواج سه فرزند بنامهای علیمردان خان، محمدعلی خان و سهراب خان بود. با مرگ همسر به خانواده پدری برگشت و به تربیت فرزندان پرداخت و با فرزندانش اغلب نزد برادرانش بویژه علیقلی خان سردار اسعد (از سران بزرگ مشروطیت) زندگی می کرد.
چند سال پس از مرگ همسر اول، در حالیکه به خواستگاران قبلی اش جواب رد داده بود، با مصلحت خانوادگی و در شرایطی خاص او را مجبور به ازدواج با فتح اله خان سردار ارشد (یکی از عموزادگانش) کردند که دارای چندین زن و مردی عیاش و هرزه بود و به خانواده بی اعتنا بود. بی بی مریم از این ازدواج و اعمال خلاف شوهرش، سخت دلگیر و در رنج بود که در خاطرات خود بدان اشاره کرده است. این مرحله از زندگی وی بادرگیری و نزاع خانوادگی گذشت و سالها بعد بدون جدایی از شوهر دومش، با توافق ایلی، زندگی مستقلی در یکی از عمارت های خان (قلعه سورشجان بختیاری) پیدا کرد. یک پسر بنام مصطفی قلی خان نیز از این ازدواج داشت.
وی به ضرورت زندگی ایلیاتی در فنون تیراندازی و سوارکاری مهارت پیدا نمود و چون همسر و جانشین خان بود، سواران و جنگجویانی در اختیار داشت که به تدریج در جهت مبارزات خود و یاری مشروطهخواهان اقدام می نمود و به دلیل لیاقت و شجاعت، در سرزمین بختیاری به «سردار مریم» معروف گردید
بی بی مریم بختیاری از معدود زنان باسواد، معتقد و روشنفکر عصر خود بود که به طرفداری از آزادیخواهان برخاست و در این راه از هیچ چیز دریغ نورزید. از مشوقین اصلی وی در آموختن دانش و راه مبارزه، برادرش سردار اسعد بختیاری بود. طی نامهها و تلگرافهای مختلف بین سران بختیاری و سخنرانیهای مهیج و گیرا، افراد ایل را جهت مبارزه با استبداد آماده میکرد و به عنوان یکی از شخصیتهای ضداستعماری و استبدادی عصر قاجار و عصر پهلوی اول مطرح بوده است.
براساس کتاب خاطرات سردار مریم، در زمان حرکت سردار اسعد و بختیاری ها برای حمایت از مشروطه و فتح تهران وی با سخنان خود و تشویق سواران بختیاری به حمایت از مشروطیت پرداخت و سردار اسعد قبل از حرکت هماهنگی های لازم را با وی انجام داد. برخی به استناد روایت دیگر نوشته اند: بی بی مریم مخفیانه با عدهای سوار وارد تهران شده و در خانه پدری حسین ثقفی منزل کرد و به مجرد حمله ی سردار اسعد به تهران، پشت بام خانه را که مشرف به میدان بهارستان بود سنگربندی نمود و با عده ای سوار بختیاری، از پشت سر با قزاقها مشغول جنگ شد و خود شخصا تفنگ به دست گرفت و با قزاقان جنگید.۱ نقش او در فتح مشروطیت و مبارزات او در هنگامه جنگ جهانی اول، میزان محبوبیتش را افزایش داد و طرفداران بسیاری یافت به طوری که به لقب سرداری مفتخر شد.
سردار مریم بختیاری در هنگامه جنگ جهانی اول، سلاح بر دوش به همراه سواران و جنگجویان بختیاری با انگلیسی ها نبرد می کند و در سخت ترین شرایط به آزادی خواهان مشهور ایران زمین در خانه خود در سرزمین بختیاری پناه می دهد. در جریان جنگ جهانی اول با وجود آنکه برخی از مقامات بختیاری در تهران از انگلیسیها حمایت میکردند، سردار مریم به همراه دیگر سران بختیاری، به مخالفت با انگلیسها پرداخت و با عده ای از تفنگچیان و سرداران خود جانب متحدین را گرفت و با قوای انگلیس و روس نبرد می کند.
سردار مریم همچنین عده ای از خوانین جزء بختیاری چون خوانین پشتکوه را با خود یار ساخت و در یورشهای مداوم خود به انگلیسی ها صدماتی وارد ساخت به طوری که پلیس جنوب مبارزات دائمی را با او شروع کرد. وی از سربازان و افسران آلمانی و سرکوب و قلع و قمع راهزنان کهگیلویه و کنترل خوانین کوچک استفاده نمود.۲ قدرت سردار مریم در منطقه به حدی بود که روسها به هنگام فتح اصفهان کینه توزانه به عمارت او تاختند و اثاثیه او را به یغما بردند و کلیه اموال و املاک او را دراصفهان مصادره کردند۳
رشادت و دلاوری این شیر زن بختیاری به حدی بود که آوازه شهرت و آزادگیش در سرتاسر میهن پیچید و منزل او مأمن و پناهگاه بسیاری از آزادیخواهان عصر مشروطه شد. در هنگام فتح اصفهان توسط روسها (در جنگ جهانی اول)؛ فن کاردف، شارژ دافر سابق آلمان به خانه سردار مریم بختیاری پناه برد و مدت سه ماه و نیم در پناه او بود تا اینکه پس از شکست بختیاریها از روسها و کشته شدن ۵۸ نفر راهی کرمانشاه شد و از آنجا به برلن رفت. به پاس حمایتهای سرسختانه بی بی مریم از فن کاردف و نجات جان آلمانی های مقیم ایران «ویلهلم امپراطور آلمان»، کمان تمثال میناکاری و الماس نشان و همچنین صلیب آهنین خود را که بالاترین نشان دولت آلمان بود، برای او فرستاد. بی بی مریم بختیاری تنها زنی در جهان بود که توانست به دریافت این نشان نائل آید. ۴
همچنین برخی رجال سیاسی و آزادی خواهان دیگر همچون علامه دهخدا، ملک الشعرا بهار، وحید دستگردی و… که در خلال جنگ جهانی اول مورد تعقیب نیروهای متفقین بویژه انگلیسی ها بودند به خانه بی بی مریم پناه آوردند. پروفسور گارثویت می نویسد: «این زن برجسته، روحی سرکش و فکری مستقل داشت و در تعیین سیاست بختیاری به ویژه در جنگ جهانی اول نقش مهمی ایفا کرد»
دکتر باستانی پاریزی مورخ شهیر معاصر نیز می نویسد: «در همین کوهستان زنی می زیسته که برابر صد مرد در سرنوشت تاریخ معاصر ما دخیل بوده است. مقصودم «بی بی مریم بختیاری» است که وقتی در جنگ بین الملل اول، ایرانیان وطن خواه از اولتیماتوم روس، و بعداً از هجوم انگلیسی ها ناچار به مهاجرت شدند و آواره کوهستان بختیاری، این زن نامدار، همه آنها را پناه داد، و وسائل رفتن آنها را به غرب و کرمانشاه و بلاخره عثمانی فراهم ساخت در حالی که ما همیشه خوشمان می آید که بگوییم این انگلیسی ها بودند که مشروطه دادند و سردار اسعد را حمایت کردند! و چه و چه و چه…» .۵
جریان مبارزات سردار مریم بختیاری با انگلیسها در طی قرارداد ۱۹۱۹ و کودتای ۱۲۹۹ همچنان ادامه یافت در این هنگام دکتر محمد مصدق حاکم فارس در زمان کودتای ۱۲۹۹ پس از مخالفت و عزل از اصفهان راهی بختیاری شد و مدتها مهمان خوانین بختیاری از جمله بی بی مریم بود. دکتر مصدق تا پایان عمر همواره از این بزرگواری و شجاعت بی بی مریم بختیاری به نیکی یاد می کرد
بیبی مریم بختیاری از معدود زنان مبارز ایران و از نخستین زنان ایرانی است که خاطرات زندگی خود را نوشته بود و در آن به شرح زندگی دردآور و پر رنج خود پرداخته و از رنج و عقب ماندگی زنان و مسائل سیاسی اجتماعی ایران در آن روزگار انتقاد کرده است. فرزند رشید وی علیمردان خان نیز که حاصل تربیت او بود راه مبارزه را ادامه داد و در سال ۱۳۱۲ قیام گسترده ای را علیه دیکتاتوری رضاشاه به راه انداخت.
سرانجام سردار مریم بختیاری سه سال پس از تیرباران فرزند برومندش علیمردان خان بختیاری به دستور رضاشاه، و در حالیکه از این مصیبت بسیار غمگین و رنجور شده بود، در سال ۱۳۱۶ هـ.ش در اصفهان زندگی را بدرود گفت و در قبرستان تاریخی تخت پولاد تکیه میرفندرسکی به خاک سپرده شد.۶ مردمان بختیاری در وصف رشادت های وی سروده های حماسی ساختند که مشهور است و خوانندگان متعددی اجرا کردند. عمارت او را در اصفهان که در چهار راه قصر ابتدای خیابان شیخ بهایی واقع بود بنابر وصیت خودش به اداره فرهنگ اهداء کردند که در محل آن مدرسه رودابه ساخته گردید.
تحقیق و نگارش: رضا بهرامی دشتکی۱۳۹۱
- ۹۷/۰۹/۲۳
ترجمه متن آهنگ بی بی مریم/ خواننده کوروش اسدپور
کاشکی بی (وای)
(وای ) بی مریمه (های)
( خدا) سردار زنگل
قطارا (وای)
(وای) حمایلس (وای)
(خدا) ری دس مسلسل ترجمه: ای کاش زنده بود و می دیدی بی بی مریم را – کسی که (به خاطر رشادتها و دلیری اش) لقب سردار زنها به او دادند- قطارهای فشنگ را که به صورت حمایل (ضربدری از شانه های او آویزان بوده) و بر روی دستش مسلسل (برای دفاع از میهنش) قرار دارد.
بی مریم (های)
(ولا) شیر زنون (های)
(خدا) ز قلعه زید در
صد مِردِ (وای)
(های) تفنگ به دس (های)
(خدا) نی واس برابر ترجمه: بی بی مریم بختیاری همچون شیر زنی شجاع و دلاور زمانیکه از قلعه بیرون می آید؛ آنقدر در تیراندازی مهارت دارد که صد تا مرد مسلح و تفنگ به دست هم نمیتونند با او برابری کنند و بجنگند.[1]
بی مریم (وای)
(وای) سوار ایا (های)
(خدا) تفنگ سر شون
دهدر (وای)
(ولا) ایلخانیه (وای)
(ولا) دا علیمردون ترجمه: بی بی مریم زمانیکه سوار بر اسب و تفنگش نیز روی شانه قرار دارد؛ دارای عظمت و ابهت خاصی است چرا که دختر خان ایل بختیاری و مادر علیمردان خان است.
بی مریم (وای)
(وای) تو کل بزن (های)
(خدا) سی علیمردون
جنگ کنه (وای)
(ولا) با دشمنون (وای)
(خُدا)! چی شیر میدون ترجمه: ای بی بی مریم، اکنون که علیمردان (پسر دلاور تو) بزرگ شده (و میتواند جانشینی شایسته برای تو باشد)، زمانیکه در حال نبرد با دشمنان است برای او کل بزن تا همچون شیری شجاع در میدان بدرخشد و دشمنان را از پا بیندازد.
بی مریم (وای)
(وای) لچک به سر (وای)
(وای) تفنگ سر دس
شیر جنگی (آخه) ایلمون (وای)
(خدا) مر منده بی کس ترجمه: بی بی مریم که لچک (نوعی پوشش سر زنان ایل بختیاری است) به سر دارد و تفنگ نیز بر روی دست او می باشد، شیر جنگی ایل بزرگ بختیاری است، و خدا می داند که اگر او (برای احقاق حق و دفاع از میهن نبود)، ما چقدر بی کس و تنها بودیم. (و کسی نبود که بتواند از میهن در برابر دشمنان دفاع کند).
ترجمه از احمدرضا احمدی میرقائد
تهران- شهریورماه 1398
اشاره به گفتار دکتر باستانی پاریزی مورخ مشهور معاصر کشورمان است که می نویسد: «در همین کوهستان زنی می زیسته که برابر صد مرد در سرنوشت تاریخ معاصر ما دخیل بوده است. و منظورش بی بی مریم بختیاری بوده است. [1]