شادان شهرو بختیاری : shadan blog

شادان بلاگ : *** وبگاه رسمی شادان شهرو بختیاری *** : shadan shahroo bakhtiari

شادان شهرو بختیاری : shadan blog

شادان بلاگ : *** وبگاه رسمی شادان شهرو بختیاری *** : shadan shahroo bakhtiari

شادان شهرو بختیاری : shadan blog

🔰🔰🔰
......................................
💦 شادان شهرو بختیاری💦
......................................
shadanblog74@gmail.com
......................................✍️
نقاشی ها و عکس هایی که
در بالای اشعار استفاده شده
از فضای نت ذخیره و با تصاویر
دیگر تلفیق شده اند . 💦
.....................................

قالب نیمایی : وسیع ترین قالب شعر فارسی

دوشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۷، ۰۳:۳۷ ق.ظ


نیمایی / , وسیع ترین قالب شعر فارسی ست , چرا که  این پتانسیل را به خاطر سیال بودن قالب خود دارد .( فعلن قصد ورود به مختصات قالب سیال را ندارم )

شعر نیمایی چه در بافتار و چه در ساختار, هم در قالب و هم در وزن سیال هست.

شعرنو فارسی مدیون نیماست . او با هوشمندی توانست یک قالب سیال را به شعر فارسی تقدیم کند . قالبی که در رحم خود توان زایش ده ها قالب دیگر را  به فراخور اندیشه دارد . این قالب سیال به کمک پتانسیلی که در دل بندهای خود نهفته دارد می تواند به شکل هر اندیشه ای تغییر کند . یعنی اینکه زیرساخت بندها به شکلی ست که  متناسب هر اندیشه ای  تغییر شکل میدهد . مکانیزم شکل گیری بندها متکی به تنوع چینواژه هایی هست که بندها را می سازند . ( بنده در شعر نیمایی از عبارت مصراع , استفاده نمی کنم  . زیرا در دل این عبارت یک تقارن و توازن نهادینه شده در طول قرون و اعصار خودنمایی می کند و  نمی تواند معرف واحد شعری در شکل گیری بندها در قالب نیمایی باشد . پس ترجیح میدهم از عبارتی استفاده کنم که با ماهیت ساختاری بندها متجانس باشد .  در مورد اینکه چرا زیرساخت هر بند را چینواژه ها مینامم و اینکه چرا واحد شعری را در قالب نیمایی با این نام معرفی می کنم در قواعد شادان توضیحات تکمیلی را خواهم داد ) 

با ظهور این قالب جامع  و کاملن قاعدمند , شعر کلاسیک توانسته است سری در اوج بساید . همانطور که جاهای دیگر هم اشاره کرده ام , آنچه را شعر نیمایی می نامیم در امتداد رو به رشد شعر کلاسیک واقع است . و تمام پتانسیل شعر کلاسیک را در دل خود دارد . بهتر است بگوییم که  یک ورژن تمام فول از شعر کلاسیک هست . 
هیچ اندیشه ای نیست که نشود آن را در این قالب سیال مطرح نکرد . ظرفیت آن فراتر از توضیحات و سروده هایی ست که در مورد این قالب و در این قالب صورت گرفته است .
هنوز هم گوشه هایی از این جهان پهناور نامکشوفه باقی مانده است . و توان رشد و توسعه ی بیشتر را هم دارد .

امیدوارم شاعران فخیم ما تا وارد گود شعر نیمایی نشده اند و آن را تجربه نکرده اند بدون دلیل سعی در تخطئه کردن شعر نیمایی  و پتانسیل آنرا نفرمایند . 

شاعران امروز ما شناختی از شعر نیمایی یا ندارند و یا این شناخت , یک شناخت حداقلی ست   . با شناخت اندک و سطحی نباید در مورد شعر نیمایی قضاوت کرد . قضاوت را باید به عهده ی آنهایی بسپاریم که عظمت آنرا درک کرده اند .

هیچ آدم عاقلی دنیاهای وسیع را رها نمی کند که به دنیاهای کوچک بچسبد .


در مورد مختصات این قالب اعجاب انگیز در ( قواعد شادان ) به تفصیل خواهیم پرداخت .

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ


  • ۹۷/۰۷/۲۳
  • شادان شهرو بختیاری

نظرات (۱)

  • وحیده پوربافرانی
  • سلام استاد بزرگوارم

    چه خوب که می توانم از حضور و دانش شما بهره مند شوم و بیاموزم

    تشکر بابت این مطلب عالی

    پایدار باشید به مهر
    پاسخ:
    سلام مهربانو
    شما لطف دارید  خانم پوربافرانی بزرگوار
    البته بجای دانش بهتره اسمشو بذاریم تحلیل و تشخیص و شناخت فردی .  چون ممکنه واقعیت چیز  فراتر از تشخیص و تحلیل من باشه ,  و یا اینکه  به این شدت و حدت که من میگم  نباشه .  به هر حال هر کسی باید شناخت فردی خودشو بیان کنه . چون رشد و بالندگی علوم انسانی به واسطه ی  همین بیان تحلیل ها و تشخیص های فردی هست .  به قول معروف ( از حرف هست که حرف درمیاد) باید نظریه ی کوپرنیکی باشه تا گالیله ای خلاف اونو بیان کنه . مهم بیان اون چیزی هست که بهش باورمندیم .  وقتی در جامعه بستری فراهم باشه که هر کسی متناسب با باورمندی اش نظرش رو بیان کنه , جامعه به سمت تکاپوی اندیشه سوق پیدا میکنه . ضعف علوم انسانی در ایران به خاطر اینه که سیستم مدیریتی  و قدرت نظارتی ما هر اندیشه ای را نمی پسنده و حضور و ظهور به هر تفکری نمیده . به خاطر اینه که یک خط و مشی از قبل ترسیم شده و تعیین شده هر فکر مخالفی رو در نطفه خفه میکنه .  اینکه معتقدیم باید آزادی بیان و اندیشه وجود داشته باشه به خاطر اینه که در آزادی بیان هست که به رشد و بالندگی میرسیم .  آزادی بیان هم مستلزم داشتن  حقوق شهروندی و  داشتن اون چیزی هست که به اسم حقوق بشر می شناسیم . یعنی حقوقی که قانونآ برای هر انسانی فارغ از نژاد و زبان و مذهب و جنسیت و غیره , قائل هستیم . هیچ کشوری به بالندگی نمیرسه مگر اینکه  برای تک تک شهروندانش حقوق انسانی قائل باشه .  انسان به خودی خودش یک ایدئولوژی باز هست . با ایدئولوژی های بسته اونو محصور و منزوی نکنیم .  در نگاه من , عظمت انسان بسیار بسیار فراتر از اون چیزی هست که با نام ( خدا)  اونو معرفی کردیم . خدایی که هیچ شناختی از اون نداریم .  ولی انسان یک واقعیت وجودی ست . و چون وجود اون و حضور اون و رفتار اون محسوس و ملموس هست قابلیت شناخت را دارد .  بعد از انسان , اخلاق مهمترین فاکتور هست . اخلاقی که پشتوانه ی آن قوانین حقوق شهروندی و حقوق بشر است .  قوانینی که نگاه زاویه دار به انسان نمی کند .  آنچه می نویسم در راستای حقی هست که به عنوان انسان برای خودم قائل هستم . شاید از لحاظ عمق و بعد و شدت و حدت  متناسب با خط فکری و باورمندی های دیگران نباشه . و این کاملن طبیعی ست .  چون هر انسانی نگاه منحصر به فرد خودشو نسبت به خودش و محیط و دیگران داره . بالندگی  علوم انسانی  به واسطه ی همین  نگاه های منحصر به فرد هر انسان به خود و محیط و دیگران هست .  باید یاد بگیریم که هیچ وقت تفکرمان را سانسور نکنیم .  بیشتر عمر ما در بیان دیدگاه های دیگران گذشته تا بیان دیدگاه های خودمان . گاهآ ما فراموش می کنیم که هیچ ( دیگری ) ما نمی شود . 

    بازهم درود
    بازهم سپاس
     

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    http://www.shereno.com/9986/