در کوچه باغ نیما
رشته ای بر گـردنم افکنــده دوست
می کشد آنجا که خاطرخواه اوست
✳️✍️ چندسالی ست که ریش مان را با قیچی داده ایم دست نیما , به دست همان نیمایی که در هیاهوی نام ها , بی نام شده است . همان نیمایی که حوّل حالنای شعر فارسی ست , همان نیمایی که غریب الغربای شعرفارسی ست . و این درست ترین کاری بود که در تمام عمرم انجام داده ام .
کوچه باغِ خلوتی ست , و باب طبع این ایلیاتی ایل بر باد داده .
🔵 در این کوچه باغ خلوت , صدای قناری ها هوشرباست .🔵
✳️آنچه شعر نیمایی از آن رنج می برد و باعث کم اقبالی به آن شده است مدون نبودن قواعد حاکم بر شعر نیمایی ست . وقتی قاعده ای وجود نداشته باشد , علاقمندان به شعر نیمایی بر اساس کدام قواعد شعرشان را مدیریت کنند . متاسفانه نیمایوشیج وارد جزئیات شکل گیری بندها نشده است . آنچه از او به دست ما رسیده است با تمام ارزشمندی و نو بودنش , فاقد قواعد هست .
✔️شعر نیمایی , نیازمند قاعده است . قواعدی که چگونگی شکل گیری انواع بندها را توجیح کند و توضیح دهد .
✳️درمان بیماری حادی که دل و روده و احشا شعر نیمایی را آلوده کرده است فقط با همین نوشدارو قابل درمان هست .
✔️زیرا تا شعری قاعده نداشته باشد امکان آموزش برای آن مُیسر نخواهد بود . وقتی هم که امکان آموزش میسر نباشد , سردرگمی گیج کننده ای گریبان علاقمندانی که به این سبک وزین که در اوج شعر کلاسیک واقع شده و در امتداد رو به رشد آن قرار دارد را خواهد گرفت . و موجبات دلزدگی علاقمندان به آن را فراهم خواهد نمود.
✔️آنچه شادان شهرو می تواند در اختیار علاقمندان به شعر نیمایی قرار دهد " ظرف " هست . قالب هست , اینکه چرا شعر نیمایی دارای قالب ثابت نیست . اینکه زیرساخت شکل گیری بندها چیست . اینکه تنوع بندها ناشی از چیست ؟ اینکه ....
✍️ شعر نیمایی کاملن دارای اصول و قواعد هست .
✍️ بزرگترین علت به حاشیه رفتن شعر نیمایی را در 2 چیز میدانم :
1- عدم استخراج اصول و قواعد شعر نیمایی توسط نیما و شاعران گذشته
2- تعریف عرف شده ی غلط از شعر نیمایی
✳️نیما یوشیج با اینکه تفکراتش شعر فارسی را دگرگون کرد ولی برای شعر نیمایی هیچ اصول و قواعدی که مبنای آموزش باشد در نظر نگرفت .
هیچکدام از شاگردان او هم بعد از او این معضل حاد را چاره نکردند .
✳️شعر نیمایی از نبود ظرف رنج می برد . از نبود قالب , قالبی که مختصات آن روشن باشد رنج می برد .قالب شعر نیمایی , یک قالب سیال هست و این سیال بودن متکی به تنوع بندهایی هست که هر کدام حکم یک ظرف کوچکتر را دارند . ما با قالبی روبرو هستیم که در دل خود ده ها قالب دیگر دارد . و امکان افزایش این قالب های درونزا را هم دارد . وقتی بندها متنوع باشند یعنی تنوع ظرف داریم . یعنی هر بند حکم یک ظرف مستقل را دارد .
🔴 در مورد این مبحث در قواعد شادان به تفصیل خواهیم پرداخت.
- ۹۷/۰۷/۱۵